معنی فارسی prehended
B2بهدست آمده یا درک شده؛ یعنی فرآیند فهم یا جذب یک مفهوم.
Grasped or understood by someone.
- VERB
example
معنی(example):
این مفهوم به سرعت توسط دانشآموز درک شد.
مثال:
The concept was prehended by the student quickly.
معنی(example):
این ایده پس از یک بحث طولانی درک شد.
مثال:
The idea was prehended after a lengthy discussion.
معنی فارسی کلمه prehended
:
بهدست آمده یا درک شده؛ یعنی فرآیند فهم یا جذب یک مفهوم.