معنی فارسی prehensory

B1

قابلیت گرفتن، به توانایی گرفتن و نگه‌داری اشاره دارد.

Relating to the ability to grasp or seize.

example
معنی(example):

تطبیق‌های قابل گرفتن در گونه‌های مختلفی از حیوانات مشاهده می‌شود.

مثال:

Prehensory adaptations can be seen in various species of animals.

معنی(example):

توانایی‌های قابل گرفتن در برخی از مارمولک‌ها به آنها کمک می‌کند در زیستگاه‌های خود زنده بمانند.

مثال:

The prehensory capabilities of certain lizards help them survive in their habitats.

معنی فارسی کلمه prehensory

: معنی prehensory به فارسی

قابلیت گرفتن، به توانایی گرفتن و نگه‌داری اشاره دارد.