معنی فارسی prehepaticus
B1مربوط به مراحل یا بیماریهای مربوط به قبل از کبد.
Relating to stages or diseases pertaining to before the liver.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط پیشکبدی میتوانند چالشهایی در درمان ایجاد کنند.
مثال:
Prehepaticus conditions can pose challenges in treatment.
معنی(example):
درک مکانیزمهای پیشکبدی برای تشخیص اهمیت دارد.
مثال:
Understanding the prehepaticus mechanisms is crucial for diagnosis.
معنی فارسی کلمه prehepaticus
:
مربوط به مراحل یا بیماریهای مربوط به قبل از کبد.