معنی فارسی preintimation
B1معرفی غیرمستقیم یا پیش از موعد یک واقعیت یا وضعیت
The act of indicating or suggesting something in advance or indirectly
- NOUN
example
معنی(example):
پیشزمینهسازی تغییرات معمولاً به آمادهسازی تیم برای آنچه در پیش است کمک میکند.
مثال:
The preintimation of changes often helps prepare the team for what's to come.
معنی(example):
پیشزمینهسازی نتایج به همه افراد درگیر قدردانی شد.
مثال:
Preintimation of the results was appreciated by everyone involved.
معنی فارسی کلمه preintimation
:
معرفی غیرمستقیم یا پیش از موعد یک واقعیت یا وضعیت