معنی فارسی preinvocation

B1

عمل یا مرحله سازنده‌ای که قبل از دعوت رسمی به یک رویداد یا مراسم انجام می‌شود.

The phase or action taken before the formal invocation or opening of an event.

example
معنی(example):

یک روال پیش از دعوت، زمینه را برای یک رویداد موفق فراهم می‌آورد.

مثال:

A preinvocation routine sets the stage for a successful event.

معنی(example):

دعوت پیش از موعد یک لحظه تأمل قبل از مراسم بود.

مثال:

The preinvocation was a moment of reflection before the ceremony.

معنی فارسی کلمه preinvocation

: معنی preinvocation به فارسی

عمل یا مرحله سازنده‌ای که قبل از دعوت رسمی به یک رویداد یا مراسم انجام می‌شود.