معنی فارسی preinvolving

B1

پیش‌درگیر کردن، عمل درگیر کردن افراد قبل از شروع یک فعالیت یا برنامه.

The act of engaging individuals prior to the commencement of an activity.

example
معنی(example):

پیش‌درگیر کردن دانش‌آموزان در فرایند تصمیم‌گیری اعتماد به نفس آنها را افزایش می‌دهد.

مثال:

Preinvolving students in the decision-making process boosts their confidence.

معنی(example):

این پروژه شامل پیش‌درگیر کردن ذینفعان برای همکاری بهتر می‌باشد.

مثال:

The project entails preinvolving stakeholders for better collaboration.

معنی فارسی کلمه preinvolving

: معنی preinvolving به فارسی

پیش‌درگیر کردن، عمل درگیر کردن افراد قبل از شروع یک فعالیت یا برنامه.