معنی فارسی preinvolvement
B1پیشدرگیری، مرحلهای که در آن افراد یا گروهها قبل از شروع فعالیتها درگیر میشوند.
The act of engaging individuals or groups before the initiation of activities.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشدرگیری اعضای جامعه برای دستیابی به نتایج موفقیتآمیز حیاتی است.
مثال:
The preinvolvement of community members is crucial for successful outcomes.
معنی(example):
پیشدرگیری ما در مرحله برنامهریزی به جلوگیری از بسیاری از مشکلات کمک کرد.
مثال:
Our preinvolvement in the planning stage helped avoid many issues.
معنی فارسی کلمه preinvolvement
:
پیشدرگیری، مرحلهای که در آن افراد یا گروهها قبل از شروع فعالیتها درگیر میشوند.