معنی فارسی prenational
B1پیش از ایجاد یک کشور یا رابطهای که به ملتها مربوط میشود.
Relating to events or agreements that take place before establishing national recognition.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کنفرانس پیش ملی به مسائلی که کشورهای مختلف را تحت تأثیر قرار میدهد، پرداخت.
مثال:
The prenational conference addressed issues affecting multiple countries.
معنی(example):
توافقنامههای پیش ملی میتوانند همکاری بین ملتها را تسهیل کنند.
مثال:
Prenational agreements can foster cooperation among nations.
معنی فارسی کلمه prenational
:
پیش از ایجاد یک کشور یا رابطهای که به ملتها مربوط میشود.