معنی فارسی preobtruded

B1

پیش‌تحمیل شده، به معنای فرایند ناخواسته‌ای که در آن نظرات یا ایده‌ها قبل از زمان مناسب به افراد دیگری ارائه می‌شوند.

Having been intrusively imposed before the appropriate time.

example
معنی(example):

افکار او به طور پیش‌تحمیل بر تصمیم‌گیری تیم تأثیر گذاشته بود.

مثال:

His thoughts were preobtruded on the team’s decision-making.

معنی(example):

او احساس کرد که ایده‌هایش پیش‌تحمیل شده‌اند نه اینکه مورد بحث قرار گرفته باشند.

مثال:

She felt that her ideas were preobtruded rather than discussed.

معنی فارسی کلمه preobtruded

: معنی preobtruded به فارسی

پیش‌تحمیل شده، به معنای فرایند ناخواسته‌ای که در آن نظرات یا ایده‌ها قبل از زمان مناسب به افراد دیگری ارائه می‌شوند.