معنی فارسی preobtrusion

B1

مداخله‌ای که به شیوه‌ای ناخواسته در نظر یا عمل مؤثر است.

An act or instance of interfering in a way that is intrusive or unwelcome.

example
معنی(example):

نفوذ پیشرفته موسیقی بلند، تفکر را دشوار کرد.

مثال:

The preobtrusion of the loud music made it difficult to think.

معنی(example):

مداخله حواس‌پرتی‌ها را در محل کار بسیار آزاردهنده یافتم.

مثال:

I found the preobtrusion of distractions overwhelming at work.

معنی فارسی کلمه preobtrusion

: معنی preobtrusion به فارسی

مداخله‌ای که به شیوه‌ای ناخواسته در نظر یا عمل مؤثر است.