معنی فارسی preoperated
B2دستگاهی که قبل از استفاده یا فعالیت رسمی، عملیات لازم روی آن انجام شده است.
Refers to equipment or systems that have been prepared or set up prior to official operation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماشین پیشعملکرده قبل از راهاندازی بهخوبی آزمایش شد.
مثال:
The preoperated machine was successfully tested before the launch.
معنی(example):
آنها اطمینان حاصل کردند که تمام سیستمها پیشعملکرده هستند تا از بروز مشکلات در تولید جلوگیری شود.
مثال:
They ensured that all systems were preoperated to avoid any issues during production.
معنی فارسی کلمه preoperated
:
دستگاهی که قبل از استفاده یا فعالیت رسمی، عملیات لازم روی آن انجام شده است.