معنی فارسی preoperating
B1مراحل و اقداماتی که قبل از آغاز رسمی یک فعالیت یا پروژه انجام میشود.
Refers to the activities and procedures carried out before starting official operations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویۀ پیشعملکردن برای راهاندازی موفق یک کسب و کار حیاتی است.
مثال:
Preoperating procedures are crucial for a successful business launch.
معنی(example):
در مرحله پیشعملکردن، ما استراتژی بازاریابی خود را نهایی کردیم.
مثال:
During the preoperating phase, we finalized our marketing strategy.
معنی فارسی کلمه preoperating
:
مراحل و اقداماتی که قبل از آغاز رسمی یک فعالیت یا پروژه انجام میشود.