معنی فارسی preoppose
B1مخالفت یا ایستادگی پیشین نسبت به موضوع یا پیشنهادی قبل از تأیید آن
To oppose in advance, often before an official decision is made.
- VERB
example
معنی(example):
برخی از افراد با تغییرات در سیاست ها مخالف هستند.
مثال:
Some people preoppose the changes in the policy.
معنی(example):
جامعه معمولاً با مقررات جدید مخالفت میکند.
مثال:
The community tends to preoppose new regulations.
معنی فارسی کلمه preoppose
:
مخالفت یا ایستادگی پیشین نسبت به موضوع یا پیشنهادی قبل از تأیید آن