معنی فارسی preorganic
B1وضعیت یا مرحلهای که قبل از تشکیل ارگانیسمها یا مواد ارگانیک رخ میدهد.
Referring to a state or condition that exists prior to the formation of organic life or materials.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وضعیت پیشارگانیک مواد برای تجزیه و تحلیل اهمیت داشت.
مثال:
The preorganic state of the material was important for analysis.
معنی(example):
مطالعه ترکیبات پیشارگانیک میتواند بینشی در مورد شیمی ابتدایی ارائه دهد.
مثال:
Studying preorganic compounds can provide insight into early chemistry.
معنی فارسی کلمه preorganic
:
وضعیت یا مرحلهای که قبل از تشکیل ارگانیسمها یا مواد ارگانیک رخ میدهد.