معنی فارسی preoutfitted

B1

تجهیزات یا لباس‌ها که به صورت آماده و از قبل هماهنگ شده‌اند.

Equipped in advance with necessary items or gear for a specific task.

example
معنی(example):

تیم با تمام ابزارهای لازم از قبل آماده رسید.

مثال:

The team arrived preoutfitted with all necessary tools.

معنی(example):

هر عضو قبل از سفر با تجهیزات ایمنی از قبل آماده بود.

مثال:

Each member was preoutfitted for safety before the expedition.

معنی فارسی کلمه preoutfitted

: معنی preoutfitted به فارسی

تجهیزات یا لباس‌ها که به صورت آماده و از قبل هماهنگ شده‌اند.