معنی فارسی preoutline
B1طرح اولیهای برای سازماندهی افکار یا مراجع قبل از نوشتن متن اصلی.
A preliminary outline created to organize ideas or plans before the final content is written.
- NOUN
example
معنی(example):
او برای مقالهاش یک طرح اولیه تهیه کرد.
مثال:
He created a preoutline for his essay.
معنی(example):
معلم پیشنهاد کرد که قبل از شروع پروژه یک طرح اولیه تهیه کنیم.
مثال:
The teacher suggested making a preoutline before starting the project.
معنی فارسی کلمه preoutline
:
طرح اولیهای برای سازماندهی افکار یا مراجع قبل از نوشتن متن اصلی.