معنی فارسی preponderation

C1

غالبیت، موقعیتی که در آن یک چیز بیش از دیگران وجود دارد.

The state of being greater in number or importance.

example
معنی(example):

غالبیت شواهد منجر به رأی هیئت منصفه شد.

مثال:

The preponderation of evidence led to the jury's verdict.

معنی(example):

در اتخاذ تصمیم، غالبیت حقایق بسیار مهم است.

مثال:

In making the decision, the preponderation of facts is crucial.

معنی فارسی کلمه preponderation

: معنی preponderation به فارسی

غالبیت، موقعیتی که در آن یک چیز بیش از دیگران وجود دارد.