معنی فارسی prepracticing
B1پیش تمرین کردن، به عمل تمرین قبل از اجرا یا مسابقه اشاره میکند.
The act of practicing beforehand to improve performance.
- VERB
example
معنی(example):
پیش تمرین حرکات رقص به همه کمک کرد تا احساس راحتی بیشتری داشته باشند.
مثال:
Prepracticing the dance moves helped everyone feel more comfortable.
معنی(example):
آنها زمانی را به پیش تمرین اختصاص دادند تا اجرا به صورت هماهنگ باشد.
مثال:
They spent time prepracticing to ensure a smooth performance.
معنی فارسی کلمه prepracticing
:
پیش تمرین کردن، به عمل تمرین قبل از اجرا یا مسابقه اشاره میکند.