معنی فارسی prepractised

B1

تمرین قبلی، به معنی تمرین یا آماده‌سازی چیزی قبل از زمان واقعی آن است.

Having practiced in advance or beforehand.

example
معنی(example):

او قبل از رویداد، چندین بار سخنرانی خود را از پیش تمرین کرد.

مثال:

She prepractised her speech multiple times before the event.

معنی(example):

تیم برای روزها روتین خود را از پیش تمرین کرد.

مثال:

The team prepractised their routine for days.

معنی فارسی کلمه prepractised

: معنی prepractised به فارسی

تمرین قبلی، به معنی تمرین یا آماده‌سازی چیزی قبل از زمان واقعی آن است.