معنی فارسی prerelate

B1

پیش مرتبط کردن، به معنای ایجاد ارتباط یا وابستگی بین دو چیز قبل از آنکه به طور رسمی انجام شود.

To establish a connection or relationship before it has been formalized or acknowledged.

example
معنی(example):

ما باید یافته‌های خود را به مخاطب هدف مرتبط کنیم.

مثال:

We need to prerelate our findings to the target audience.

معنی(example):

برای ارتباط دادن نتایج، با کارشناسان مشورت کردیم.

مثال:

To prerelate the results, we consulted with experts.

معنی فارسی کلمه prerelate

: معنی prerelate به فارسی

پیش مرتبط کردن، به معنای ایجاد ارتباط یا وابستگی بین دو چیز قبل از آنکه به طور رسمی انجام شود.