معنی فارسی prerelated
B1پیشمرتبط، به معنای مرتبط بودن موضوعات یا مفاهیم قبل از بررسی مستقیم آنها.
Related beforehand; having a mutual connection that exists prior to a specific context or discussion.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مفاهیم پیشمرتبط هستند و درک آنها را آسانتر میکند.
مثال:
The concepts are prerelated, making it easier to understand.
معنی(example):
در ریاضی، این اصطلاحات معمولاً پیشمرتبط هستند.
مثال:
In math, these terms are often prerelated.
معنی فارسی کلمه prerelated
:
پیشمرتبط، به معنای مرتبط بودن موضوعات یا مفاهیم قبل از بررسی مستقیم آنها.