معنی فارسی prerelating

B1

پیش‌مرتبط کردن، به عمل ارتباط دادن یا متصل کردن ایده‌ها یا مفاهیم قبل از بازگویی یا مطرح کردن آن‌ها اشاره دارد.

The act of connecting or linking ideas or concepts before expressing or presenting them.

example
معنی(example):

ایده‌های پیش‌مرتبط می‌توانند به ارتباط مؤثرتر منجر شوند.

مثال:

Prerelating ideas can lead to more effective communication.

معنی(example):

در بحث‌ها، پیش‌مرتبط کردن افکار به ساخت توافق کمک می‌کند.

مثال:

In discussions, prerelating thoughts helps in building consensus.

معنی فارسی کلمه prerelating

: معنی prerelating به فارسی

پیش‌مرتبط کردن، به عمل ارتباط دادن یا متصل کردن ایده‌ها یا مفاهیم قبل از بازگویی یا مطرح کردن آن‌ها اشاره دارد.