معنی فارسی preseeing
B1عمل پیشبینی کردن؛ مشاهده یا شناسایی وضعیتها یا عواقب قبل از وقوع آنها.
The action of predicting or anticipating something before it happens.
- NOUN
example
معنی(example):
عمل پیشبینی مشکلات ممکن میتواند در زمان و تلاش صرفهجویی کند.
مثال:
The act of preseeing potential issues can save time and effort.
معنی(example):
پیشبینی نیازهای مشتریان شما برای موفقیت ضروری است.
مثال:
Preseeing the needs of your clients is crucial for success.
معنی فارسی کلمه preseeing
:
عمل پیشبینی کردن؛ مشاهده یا شناسایی وضعیتها یا عواقب قبل از وقوع آنها.