معنی فارسی preshaped
B1مدل یا شکلای که از قبل آماده شده است.
Having been given a specific preliminary shape.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مدل پیششکلگرفته آماده مونتاژ بود.
مثال:
The preshaped model was ready for assembly.
معنی(example):
او یک لباس پیششکلگرفته برای امتحان کردن دریافت کرد.
مثال:
She received a preshaped garment to try on.
معنی فارسی کلمه preshaped
:
مدل یا شکلای که از قبل آماده شده است.