معنی فارسی preshapes

B1

تعدادی از اشکال که به طور پیشین برای کار آماده شده‌اند.

Various forms that are shaped beforehand for a specific purpose.

example
معنی(example):

طراح معمولاً پارچه را برای تناسب بهتر پیش‌شکل می‌دهد.

مثال:

The designer often preshapes the fabric for better fit.

معنی(example):

او کارش را قبل از ارائه پیش‌شکل می‌دهد.

مثال:

He preshapes his work before presenting it.

معنی فارسی کلمه preshapes

: معنی preshapes به فارسی

تعدادی از اشکال که به طور پیشین برای کار آماده شده‌اند.