معنی فارسی pressible
B1قابل فشار، به معنای قادر به تغییر شکل تحت فشار است.
Capable of being pressed or compressed without breaking.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ماده قابل فشار است و میتوان به راحتی آن را شکل داد.
مثال:
This material is pressible, making it easy to mold.
معنی(example):
فوم قابل فشار میتواند به اشکال مختلف تطبیق یابد.
مثال:
The pressible foam can adapt to various shapes.
معنی فارسی کلمه pressible
:
قابل فشار، به معنای قادر به تغییر شکل تحت فشار است.