معنی فارسی prestatistical
B1مربوط به تجزیه و تحلیل یا اطلاعات آماری قبل از جمعبندی نهایی.
Relating to or characterized by preliminary statistical analysis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحلیل پیشینی آماری در درک روند دادهها کمک کرد.
مثال:
The prestistical analysis helped in understanding the data trends.
معنی(example):
به لحاظ پیشتحلیلی، گزارش بهبودهای قابل توجهی را نشان داد.
مثال:
In prestistical terms, the report showed significant improvements.
معنی فارسی کلمه prestatistical
:
مربوط به تجزیه و تحلیل یا اطلاعات آماری قبل از جمعبندی نهایی.