معنی فارسی prestock
B1به معنای بارگزاری یا ذخیرهسازی کالاهایی که قبل از زمان خاصی به آن نیاز خواهید داشت.
To stock up on supplies in advance of a certain time or event.
- VERB
example
معنی(example):
باید قبل از شروع زمستان لوازم خود را پیشبارگزاری کنیم.
مثال:
We need to prestock our supplies before the winter begins.
معنی(example):
فروشگاه تصمیم گرفت کالاهای ضروری را برای تعطیلات پیشبارگزاری کند.
مثال:
The store decided to prestock essential goods for the holidays.
معنی فارسی کلمه prestock
:
به معنای بارگزاری یا ذخیرهسازی کالاهایی که قبل از زمان خاصی به آن نیاز خواهید داشت.