معنی فارسی presubduing

B1

عمل کنترل یا آرام کردن چیزی قبل از وقوع بحران یا مشکل.

The act of subduing something in advance.

example
معنی(example):

روش پیشادب کردن تعارضات برای کار تیمی حیاتی است.

مثال:

The method of presubduing conflicts is crucial for teamwork.

معنی(example):

پیشادب کردن مسائل زودهنگام می‌تواند به روندهای نرم‌تری منجر شود.

مثال:

Presubduing the issues early can lead to smoother processes.

معنی فارسی کلمه presubduing

: معنی presubduing به فارسی

عمل کنترل یا آرام کردن چیزی قبل از وقوع بحران یا مشکل.