معنی فارسی presumer
B1شخصی که بر اساس شواهد یا تخمینها فرضیات میکند.
A person who makes assumptions or guesses based on available information.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک فرضکننده، او اغلب حدسهای آگاهانهای درباره وضعیتها میزند.
مثال:
As a presumer, she often makes educated guesses about situations.
معنی(example):
یک فرضکننده باید قبل از قضاوت به جمعآوری حقایق بپردازد.
مثال:
A presumer needs to gather facts before making assumptions.
معنی فارسی کلمه presumer
:
شخصی که بر اساس شواهد یا تخمینها فرضیات میکند.