معنی فارسی presurrender

B1

تسلیم پیش‌شرطی، حالتی که در آن فرد به طور پیش‌دستانه تسلیم می‌شود.

To surrender in advance or beforehand, often in anticipation of conflict.

example
معنی(example):

سربازان تصمیم گرفتند به‌جای جنگیدن تا آخرین نفر، تسلیم شوند.

مثال:

The soldiers decided to presurrender rather than fight to the last man.

معنی(example):

تسلیم شدن او در این بحث نشان داد که صلح را بیشتر از درگیری ارزشمند می‌داند.

مثال:

His presurrender in the argument showed he valued peace over conflict.

معنی فارسی کلمه presurrender

: معنی presurrender به فارسی

تسلیم پیش‌شرطی، حالتی که در آن فرد به طور پیش‌دستانه تسلیم می‌شود.