معنی فارسی presurround

B1

احاطه کردن، به معنای قرار دادن چیزی در اطراف چیزی دیگر به‌گونه‌ای که آن را پوشش دهد.

To surround something in advance or preemptively.

example
معنی(example):

دیوارها خانه را احاطه کرده بودند و حفاظت اضافی فراهم می‌کردند.

مثال:

The walls were presurrounding the house, providing extra protection.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که رویداد را با تدابیر امنیتی احاطه کنند تا ایمنی را تضمین کنند.

مثال:

They decided to presurround the event with security measures to ensure safety.

معنی فارسی کلمه presurround

: معنی presurround به فارسی

احاطه کردن، به معنای قرار دادن چیزی در اطراف چیزی دیگر به‌گونه‌ای که آن را پوشش دهد.