معنی فارسی presympathize

B1

پیش همدردی کردن، ابراز همدردی قبل از وقوع مشکل یا در وضعیت‌های دشوار.

To express sympathy in advance, often in anticipation of someone else's difficulties.

example
معنی(example):

او معمولاً با کسانی که نیاز دارند، پیش همدردی می‌کند.

مثال:

She tends to presympathize with those in need.

معنی(example):

او به راحتی با دیگران پیش همدردی نمی‌کند.

مثال:

He doesn't presympathize easily with others.

معنی فارسی کلمه presympathize

: معنی presympathize به فارسی

پیش همدردی کردن، ابراز همدردی قبل از وقوع مشکل یا در وضعیت‌های دشوار.