معنی فارسی pretempt
B1پیشتمپ به عملی اشاره دارد که در آن فردی تلاش میکند تا با فریفتن یا تحت تأثیر قرار دادن دیگران به هدف خود برسد.
To lead someone into a situation or decision through persuasion or deceit.
- VERB
example
معنی(example):
برخی ممکن است با وعدههای دروغین در مذاکرات شما را پیشتمپ کنند.
مثال:
Some might pretempt you with false promises in negotiations.
معنی(example):
استراتژی این بود که قبل از پیشنهاد ایدههای اصلی، مخاطبان را پیشتمپ کنند.
مثال:
The strategy was to pretempt the audience before proposing the main ideas.
معنی فارسی کلمه pretempt
:
پیشتمپ به عملی اشاره دارد که در آن فردی تلاش میکند تا با فریفتن یا تحت تأثیر قرار دادن دیگران به هدف خود برسد.