معنی فارسی preterdetermined
B2پیشتعیین شده به معنای این است که نتیجهای بدون دخالت فرد، قبلاً تعیین شده است.
Fixed or established in advance, often without the influence of choice.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
احساسات او تحت تأثیر تجربیات گذشتهاش به نظر پیشتعیین شده میرسید.
مثال:
Her feelings seemed preterdetermined by past experiences.
معنی(example):
نتایج شغلی به نظر تحت تأثیر سیاستهای شرکت پیشتعیین شده بود.
مثال:
The job outcomes felt preterdetermined by company policies.
معنی فارسی کلمه preterdetermined
:
پیشتعیین شده به معنای این است که نتیجهای بدون دخالت فرد، قبلاً تعیین شده است.