معنی فارسی prevalid
B1حالت یا شرایطی که قبل از اعتبار واقعی باید مورد تایید قرار گیرد.
Existing in a condition considered valid before actual validation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وضعیت پیشمعتبر بودن درخواست باید تأیید شود.
مثال:
The prevalid status of the application needs to be verified.
معنی(example):
ما هنوز وضعیت پیشمعتبر آزمایش را تأیید نکردهایم.
مثال:
We have not yet confirmed the prevalid condition of the test.
معنی فارسی کلمه prevalid
:
حالت یا شرایطی که قبل از اعتبار واقعی باید مورد تایید قرار گیرد.