معنی فارسی prevalidity

B1

وضعیت یا شرطی که قبل از اعتبار واقعی وجود دارد و باید به آن توجه شود.

The condition of being considered valid prior to actual validation.

example
معنی(example):

پیش‌معتبر بودن این مفهوم در جلسه بحث شد.

مثال:

The prevalidity of the concept was discussed in the meeting.

معنی(example):

ما پیش‌معتبر بودن ادعاهای مطرح شده را ارزیابی کردیم.

مثال:

We assessed the prevalidity of the claims made.

معنی فارسی کلمه prevalidity

: معنی prevalidity به فارسی

وضعیت یا شرطی که قبل از اعتبار واقعی وجود دارد و باید به آن توجه شود.