معنی فارسی pridefulness
B2غرور، حالت یا ویژگی داشتن احساس برتری و خودخواهی.
The quality of being proud, often to excess; arrogance.
- NOUN
example
معنی(example):
غرور او معمولاً دوستانش را از او دور میکند.
مثال:
His pridefulness often alienated his friends.
معنی(example):
غرور میتواند مانعی بر سر راه رشد شخصی باشد.
مثال:
Pridefulness can be a barrier to personal growth.
معنی فارسی کلمه pridefulness
:
غرور، حالت یا ویژگی داشتن احساس برتری و خودخواهی.