معنی فارسی prideless
B1بدون غرور، حالت یا ویژگی نداشتن خودخواهی و احساس برتری.
Lacking pride; having no sense of superiority.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به طرز بدون غروری عمل کرد و تواضع نشان داد.
مثال:
He acted in a prideless manner, showing humility.
معنی(example):
بدون غرور بودن گاهی اوقات به عنوان یک نقطه ضعف دیده میشود.
مثال:
Being prideless can sometimes be seen as a weakness.
معنی فارسی کلمه prideless
:
بدون غرور، حالت یا ویژگی نداشتن خودخواهی و احساس برتری.