معنی فارسی primitiveness
B1ویژگی ابتدایی بودن؛ سادگی و عدم پیشرفت.
The quality of being primitive; simplicity and lack of sophistication.
- NOUN
example
معنی(example):
سادگی ابزارهای اولیه بینشهایی درباره تکامل انسان ارائه میدهد.
مثال:
The primiveness of early tools provides insight into human evolution.
معنی(example):
بحثها در مورد سادگی معمولاً فناوریهای باستانی و مدرن را مقایسه میکنند.
مثال:
Debates about primiveness often compare ancient and modern technologies.
معنی فارسی کلمه primitiveness
:
ویژگی ابتدایی بودن؛ سادگی و عدم پیشرفت.