معنی فارسی primordiality

B2

هستی نخستین، اصل و اساس بودن یا وجود، مفهوم اولیه و بنیادی در مورد چیزی.

The state of being first or original; the quality of being primordial.

example
معنی(example):

هستی اولیه جهان موضوعی از علاقه زیاد برای دانشمندان است.

مثال:

The primordiality of the universe is a topic of great interest to scientists.

معنی(example):

بسیاری از فرهنگ‌ها به هستی اولیه طبیعت و عناصر آن اعتقاد دارند.

مثال:

Many cultures believe in the primordiality of nature and its elements.

معنی فارسی کلمه primordiality

: معنی primordiality به فارسی

هستی نخستین، اصل و اساس بودن یا وجود، مفهوم اولیه و بنیادی در مورد چیزی.