معنی فارسی prioral
B1اولویتدار به ویژگی یا حالتی اشاره دارد که در آن چیزی نسبت به دیگر مسائل اولویت دارد.
Relating to something that has priority or is of higher importance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تصمیم اولویتدار بر روی رویکرد کل تیم تأثیر گذاشت.
مثال:
The prioral decision impacted the entire team's approach.
معنی(example):
او یک توافق اولویتدار با شرکایش انجام داد.
مثال:
He made a prioral agreement with his partners.
معنی فارسی کلمه prioral
:
اولویتدار به ویژگی یا حالتی اشاره دارد که در آن چیزی نسبت به دیگر مسائل اولویت دارد.