معنی فارسی prisometer

B1

پریسومتر، ابزاری است که برای اندازه‌گیری خاصیت‌های نوری و شکست نور در مواد مختلف استفاده می‌شود.

An instrument for measuring the refractive index of a prism.

example
معنی(example):

یک پریسومتر برای اندازه‌گیری نور شکسته شده توسط یک منشور استفاده می‌شود.

مثال:

A prisometer is used to measure the light refracted by a prism.

معنی(example):

آنها از یک پریسومتر برای اندازه‌گیری‌های نوری دقیق استفاده کردند.

مثال:

They employed a prisometer for accurate optical measurements.

معنی فارسی کلمه prisometer

: معنی prisometer به فارسی

پریسومتر، ابزاری است که برای اندازه‌گیری خاصیت‌های نوری و شکست نور در مواد مختلف استفاده می‌شود.