معنی فارسی prisonable

B1

قابل حبس، به هر عملی اطلاق می‌شود که تحت قانون ممکن است منجر به حبس مجرم شود.

Capable of resulting in imprisonment; liable to be punished by incarceration.

example
معنی(example):

برخی از جرائم با حبس مجازات می‌شوند، که آنها را قابل حبس می‌سازد.

مثال:

Certain offenses are punishable by prison time, making them prisonable.

معنی(example):

قانون مشخص می‌کند که چه اقداماتی قابل حبس هستند تا از جامعه محافظت شود.

مثال:

The law defines what actions are prisonable to protect society.

معنی فارسی کلمه prisonable

: معنی prisonable به فارسی

قابل حبس، به هر عملی اطلاق می‌شود که تحت قانون ممکن است منجر به حبس مجرم شود.