معنی فارسی probatical

B2

آزمایشی، به دوره‌ای اشاره دارد که در آن عملکرد فرد مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

Probatical refers to a trial or probationary period during which someone is evaluated.

example
معنی(example):

دوره آزمایشی او شش ماه است.

مثال:

His probational period is six months.

معنی(example):

شرایط آزمایشی می‌تواند بین مشاغل مختلف متفاوت باشد.

مثال:

Probatical terms can vary between different jobs.

معنی فارسی کلمه probatical

: معنی probatical به فارسی

آزمایشی، به دوره‌ای اشاره دارد که در آن عملکرد فرد مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.