معنی فارسی probational
B1آزمایشی، به وضعیتی اشاره دارد که فارغالتحصیل یا کارمند جدید به ارزیابی عملکردش میپردازد.
Probational refers to a status where an individual is on a trial or evaluation basis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در شغل جدیدش بر روی یک قرارداد آزمایشی است.
مثال:
She is on a probational contract at her new job.
معنی(example):
کارمندان آزمایشی حقوق متفاوتی نسبت به کارکنان دائمی دارند.
مثال:
Probational employees have different rights than permanent staff.
معنی فارسی کلمه probational
:
آزمایشی، به وضعیتی اشاره دارد که فارغالتحصیل یا کارمند جدید به ارزیابی عملکردش میپردازد.