معنی فارسی processionalist
B1مراسمدار، شخصی که در مراسم یا رژهها نقش هدایت یا هماهنگی را بر عهده دارد.
A person who participates in a procession or leads a ceremonial event.
- NOUN
example
معنی(example):
مراسمدار گروه را در رژه هدایت کرد.
مثال:
The processionalist led the group in the parade.
معنی(example):
به عنوان یک مراسمدار، او رویداد را با دقت بسیار سازماندهی کرد.
مثال:
As a processionalist, she organized the event with great care.
معنی فارسی کلمه processionalist
:
مراسمدار، شخصی که در مراسم یا رژهها نقش هدایت یا هماهنگی را بر عهده دارد.