معنی فارسی proconviction

B1

باوری یا اعتقادی که به‌طور قوی در آن احساس می‌شود و فرد نسبت به آن با اقتدار و اعتماد به نفس صحبت می‌کند.

Having strong and firm beliefs or convictions.

example
معنی(example):

او با باور پروکنوکشن درباره باورهایش صحبت کرد.

مثال:

She spoke proconviction about her beliefs.

معنی(example):

پروکنوکشن او در سخنرانی پرشور و هیجانش مشهود بود.

مثال:

His proconviction was evident in his passionate speech.

معنی فارسی کلمه proconviction

: معنی proconviction به فارسی

باوری یا اعتقادی که به‌طور قوی در آن احساس می‌شود و فرد نسبت به آن با اقتدار و اعتماد به نفس صحبت می‌کند.