معنی فارسی procorporation

B1

تدابیری یا رویکردهایی که به نفع شرکت‌ها و نهادهای تجاری عمل می‌کند.

Policies that favor or support the interests of corporations.

example
معنی(example):

سیاست پروکاپوریس برای بسیاری از کسب و کارهای کوچک مفید بود.

مثال:

The procorporation policy benefited many small businesses.

معنی(example):

اقدامات پروکاپوریس از رشد اقتصادی حمایت می‌کند.

مثال:

Procorporation measures support economic growth.

معنی فارسی کلمه procorporation

: معنی procorporation به فارسی

تدابیری یا رویکردهایی که به نفع شرکت‌ها و نهادهای تجاری عمل می‌کند.