معنی فارسی procosmetic

B1

مربوط به صنایع یا رویکردهایی که بر زیبایی و محصولات آرایشی تمرکز دارند.

Relating to the cosmetics industry or aspects of beauty.

example
معنی(example):

رویکرد پروکازمتیک او بر زیبایی طبیعی متمرکز بود.

مثال:

Her procosmetic approach focused on natural beauty.

معنی(example):

صنعت پروکازمتیک با روندهای جدید در حال رونق است.

مثال:

The procosmetic industry is booming with new trends.

معنی فارسی کلمه procosmetic

: معنی procosmetic به فارسی

مربوط به صنایع یا رویکردهایی که بر زیبایی و محصولات آرایشی تمرکز دارند.